ما مسلمانیم

با علم و آگاهی اسلام را برگزینیم

ما مسلمانیم

با علم و آگاهی اسلام را برگزینیم

دلایل قائلین به جواز معامله نسیه با افزایش قیمت

مبحث دوم

دلایل قائلین به جواز معامله نسیه با افزایش قیمت

 

معتقدین به جواز معامله نسیه با افزایش قیمت – به خاطر دیر پرداخت – به دلایل زیادی استناد می کنند. به صورت مفصل تمام ادله ی قدیم و جدید آنان را بیان میداریم.

1-  اصلِ اباحت ( جواز ):

می گویند :در اشیاء اصل بر اباحت ( جواز) است و این معامله هم مباح است؛ چون نوعی از انواع معاملات است. و مدعی هستند که دلیلی بر تحریم آن نیامده، لذا بر اصلِ جایز بودن باقی است.

2اباحت شرعی:

گویند: آیات قرآنی هم دال بر جواز این معامله است مانند: { وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ } الله معامله را حلال نموده است. و این یکی از انواع داد و ستدها است. لذا به گمان آنان ما دامی که دلیلی بر حرمتش نیامده، حلال است.

3-  قیاس عقلی:

می گویند: قیاس عقلی خواهان جواز این معامله است. زیرا تاجر آزاد است به هر قیمتی که دوست دارد معامله کند. چون قیمتها کم و زیاد می شود. مادامی که دو طرف راضی هستند مشکلی نیست. فروشنده می تواند به خاطر نسیه بر قیمت بیفزاید. لذا می گوید: نقد به هزار تومان میفروشم و نسیه به دوازده هزار تومان.

4-  قیاس شرعی:

     همچنین قائلند قیاس شرعی نیز این معامله را جایز می داند. مثلاً رسول الله صلی الله علیه و سلم بیع سَلَم ( پول به صورت پیش پرداخت و تحویل جنس به صورت نسیه) را جایز شمرده است. و گویند: کسی که کالای غیر موجود را الآن می فروشد و آن را یک یا دو سال بعد تحویل می دهد، ترجیحاً به قیمت کمتر از وقت معامله (ی بازار) می فروشد. دقیقاً همین گونه  باید کسی که بعداً پول کالا را می پردازد، از قیمت نقد گران تر پرداخت کند. زیرا تاجر به او صبر می کند. در نتیجه بیع سَلَم کاملاً بر عکس معامله ی نسیه است.

5-  آیه ی مداینه ( نسیه):

همچنین به آیه ی مداینه استدلال می کنند که الله می فرماید: {یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا تَدَایَنْتُمْ بِدَیْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَاکْتُبُوهُ...}بقره/282. ای کسانی که ایمان آورده اید، هر گاه به وامی _ نسیه ای _ تا سررسیدی معین، با یکدیگر معامله کردید، آن را بنویسید... . می گویند: این آیه دلیلی بر معامله ی نسیه است. الله آن را جایز دانسته و دستور به نوشتن قرض کرده است!!!

  بنده می گویم این دیگر از عجیب ترین استدلالهای ایشان است!!!

انواع معاملات نسیه

انواع معاملات نسیه

عموماً معامله به دو دسته تقسیم می شود: نقد و نسیه. نقد آن است که تبادل کالا میان خریدار و فروشنده در آنِ واحد دست به دست صورت می گیرد. و منظور از دست به دست، تحویل پول و کالا یا جنس با جنس می باشد. مانند: گندم با گندم یا گندم با خرما. که این خود نیز بر دو قسم است. 1- مشروع.             2- نا مشروع.

الف: نوع مشروع آن است هنگامی است که اجناس مورد معامله با هم متفاوت باشند یعنی هم جنس نباشند. در این صورت می توان به صورت اضافه  معامله یا تبادل کالا نمود. هر گونه که طرفین راضی باشند. مثلاً: یک تُن گندم با نیم تُن خرما. لیکن پرداخت جنس باید به صورت نقد و در جلسه ی خرید و فروش یا مبادله، انجام گیرد.

ب: نوع نا مشروع زمانی است که کالاها _( اجناس شش گانه ربوی که در حدیث ذکر شده است، گندم، جو، خرما،نمک، طلا، نقره) مترجم.  _ هم جنس باشد اما در وزن اضافه تر از همدیگر معامله گردند. مانند معامله خرما با خرما یا طلا با طلا یا نقره با نقره به صورت سنگین تر، چنان که در حدیث ذکر شده است.

معامله نسیه

به خرید و فروشی که جنس یا پول بعداً پرداخت گردد، نسیه گویند. این معامله دارای صورتهای مختلفی است که بعضی جایز و برخی دیگر ناجایز می باشند.

أ: مثلاً معامله خرما یا گندم با جنسی دیگر مثل جو یا غیره (به صورت نسیه). این نوع داد و ستد جایز نیست.به دلیل فرموده رسول الله صلی الله علیه و سلم: { الذَّهَبُ بِالذَّهَبِ، وَالْفِضَّةُ بِالْفِضَّةِ، وَالْبُرُّ بِالْبُرِّ، وَالشَّعِیرُ بِالشَّعِیرِ، وَالتَّمْرُ بِالتَّمْرِ، وَالْمِلْحُ بِالْمِلْحِ، مِثْلًا بِمِثْلٍ، سَوَاءً بِسَوَاءٍ، یَدًا بِیَدٍ، فَإِذَا اخْتَلَفَتْ هَذِهِ الْأَصْنَافُ، فَبِیعُوا کَیْفَ شِئْتُمْ، إِذَا کَانَ یَدًا بِیَدٍ}. ( مسلم).

طلا با طلا، نقره با نقره، گندم با گندم، جو با جو، خرما با خرما، نمک با نمک، هم اندازه و مساوی و دست به دست. اما زمانیکه این جنسها متفاوت شدند ( مثلا نقره با طلا، یا نمک با گندم) هر گونه دوست دارید داد و ستد کنید مادامی که دست به دست( نقدی) باشد.

 ب: معامله ( کالا) میوه جات یا کشت و زراعت که فعلاً (نقد) موجود نیست که به آن معامله « سَلَف یا سَلَم » گویند.

به این صورت که کشاورز جنس مورد نظر را در آینده با کیل یا وزن معلوم هنگام برداشت محصول به مشتری تحویل می دهد ولی پول را نقداً در هنگام معامله تحویل میگیرد. این خرید و فروش نسیه تا یک سال یا دوسال یا بیشتر هم جایزمی باشد. چنان که در حدیث بخاری و مسلم آمده است. عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: قَدِمَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ الْمَدِینَةَ، وَهُمْ یُسْلِفُونَ فِی الثِّمَارِ السَّنَةَ وَالسَّنَتَیْنِ، فَقَالَ: «مَنْ أَسْلَفَ فِی تَمْرٍ، فَلْیُسْلِفْ فِی کَیْلٍ مَعْلُومٍ، وَوَزْنٍ مَعْلُومٍ، إِلَى أَجَلٍ مَعْلُومٍ».(کتب ستة).

ابن عباس گوید: پیامبر صلی الله علیه و سلم به مدینه تشریف آوردند، و آنان میوه جات را به مدت یک سال دو سال به صورت نسیه( سلف) معامله می کردند، فرمود: « هر کس در خرما بیع سلف می کند، در کیل معلوم و وزن معلوم تا زمان مشخص شده ای معامله ( ی سلف) کند.

أ: معامله ی نوعی کالا در مقابل پول بدین صورت که جنس را الان در هنگام معامله به مشتری تحویل دهد و پول را بعداً بگیرد. این معامله هم به دو گونه است:

1-  این که برای کالا فقط یک قیمت گذاشته شود. خواه مشتری پول را الان نقداً پرداخت کند یا بعداً به صورت نسیه. لذا در این صورت قیمت در معامله نقد و نسیه ( قسطی) هیچ فرقی ندارد؛ لذا این داد و ستد مشروع و جایز است.

2- این که کالا دارای دو قیمت باشد. نقد یک قیمت و نسیه قیمتی دیگر. مثلاً به مشتری گفته می شود، این کالا نقداً این قیمت و یک ساله  و دو ساله و سه ساله این قیمت. این نوع معامله محل اختلاف و تنازع است و موضوع کتابچه ی ماست.

معامله نسیه چیست؟

مبحث اول

منظورمان از معامله نسیه چیست؟

هر معامله ای که حلال نیست !!!

پر واضح است که که معامله به دلیل قرآن و سنت و اجماع حلال است. الله متعال می فرماید: {و احل الله البیع و حرم الربا }بقره/ 275. الله معامله را حلال و ربا را حرام کرده است. و نیز می فرماید: {یا أیها الذین آمنوا لا تأکلوا اموالکم بینکم بالباطل إلا أن تکون تجارة عن تراض منکم}. نساء/29. ای اهل ایمان اموالتان را به ناحق نخورید مگر اینکه داد و ستدی باشد با رضایت طرفین.

 و نیز واضح و مبرهن است که معامله فقط با متحقق شدن شروط و نبود موانع حلال می گردد. مثلا از شرطهای یک معامله ی درست، می توان این موارد را نام برد. رضایت، عدم جهالت در قیمت و کالا از سوی خریدار و فروشنده، توانایی فروشنده در تحویل جنس، حفاظت کالا در حوزه مالک قبل از تحویل، عدم وجود عیبی که در معامله خلل ایجاد کند،و خریدار و فروشنده تا زمانیکه در جلسه ی معامله حضور دارند، اختیار فسخ معامله را داشته باشند و نیز این معامله مانند معامله (عینه) –که إن شاء الله مفصلاً بیان خواهد شد - به هدف ربا صورت نگیرد.

 در اینجا هدف از سخن الله که می فرماید: { وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ } چنانکه بعضی از مردم تصور می کنند، مطلق معامله نیست. بلکه منظور معامله ای است که با شروط و ویژگیهایی باشد که در قرآن و سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم  بیان شده است. لذا آنچه را که مردم معامله می نامند حلال نیست. بلکه حلال آن است که با ویژگیها و شروطی که الله تبارک و تعالی مشروع کرده، موافق باشد. اما معامله ای که با فریب و حیله و ربا آمیخته است، مانند معامله پرت کردن جنس یا لمس کردن آن بدون نگاه و توجه که از معاملات دوران جاهلیت بوده، به دستور رسول الله صلی الله علیه و سلم نهی و باطل اعلان شده است. بلکه پیامبر اسلام صلی الله علیه و سلم از بیش از سی نوع معامله نهی فرموده اند.

ختم کلام در معامله  

 

نسیه

  

 

 

 

 

 

 

     تالیف: عبدالرحمن عبدالخالق

ترجمه: ولی محمد شجاعی

ختم کلام در معامله نسیه

بسم الله الرحمن الرحیم

پیشگفتار

 ستایش از آنِ معبود بر حق بلند مرتبه است که با فضل و رحمتش حلال را حلال و با عدل و حکمتش حرام را تحریم کرد. و درود و سلام بر فرستاده منتخب و بنده برگزیده اش محمد بن عبدالله و بر آل و پیروانش و بر هر کس که در مسیر آنان گام بر می دارد و به روش ایشان پایبند است.

اما بعد:

  علما از دیر باز در مورد معامله نسیه که بر قیمت جنس نسبت به نقد افزوده می شود اختلاف نظر داشته اند، و تا امروز شاهد این اختلاف نظر هستیم. و از زمانی که دین را فهمیدم به دلیل حدیث وارده دلم  از این معامله ناخرسند بود. اما از آنجا که بعضی از اساتیدم که در نزد ایشان شاگردی کرده بودم و به حلال بودن این معامله فتوا می دادند، مخالفت با آنان بر من سنگین می آمد. و می ترسیدم که شاید این حدیث تفسیری غیر از فهم بنده دارد. لذا عقل و قیاس خود را در مقابل خرد و قیاس آنان متهم نمودم و تقریباً بیست سال در این حال ماندم و هر بار که در این مورد از من سوال می شد یا این مسئله به ذهنم می آمد سر در گم بودم. و از خدا می خواستم که راه درست و صواب را نشانم دهد و دلم را آماده پذیرش آن کند. و هر زمان که در این باره سوال می شدم آن را به شخصی دیگر حواله می دادم تا از مسئولیت فتوا در چیزی که نظر قطعی برایش ندارم خارج شوم. و با تأسی به قول رسول الله  صلی الله علیه و سلم، در داد و ستد، خویش را ملزم نمودم که وارد این معامله نشوم. زیرا فرموده اند: « دع ما یریبک إلی ما لا یریبک » از آنچه شبهه ناک است در گذر و آنچه را شبهه ناک نیست بر گیر.

اکنون احساس می کنم بحمد الله به یقینی رسیدم که مخافت با آن ناشایست است. و جهت ادای مسئولیتم نزد الله و خیرخواهی و هشدار برادان مسلمانم که مبادا به اسم معامله مرتکب ربا شوند، بر آن شدم آنچه را که بدان دست یافتم با ادله و براهینش منتشر نمایم .

در این کتابچه میمون با خود عهد کردم _ ان شاء الله- نه تنها آراء علمای قایل به این مسأله را با ذکر ادله ایشان، بلکه هر دلیلی که ممکن است به ذهن خطور کند را عرضه دارم؛ سپس تک تک ادله و شبهات را بررسی نموده و از هر منظر به کنکاش بکشم تا راهی بر اعتراض درستِ معترض باقی نماند.

اولا از معبود پاک می خواهم این عمل را خالص برای خود قرار داده و راه درست و صحیح را به مسلمانان نشان دهد. و نیز جان و مالشان را پاک گرداند. و حق را به ما نشان دهد و توفیق عمل نصیب گرداند و باطل را باطل بنمایاند و توفیق پرهیز عطا فرماید که او شنوا و عالم است.      

عبدالرحمن عبدالخالق/ کویت- چهارشنبه/5 ذی الحجة/ 1405 قجری قمری

برداشتی از سوره ی فلق

بسم الله الرحمن الرحیم.                                         به نام معبود برحق مهربان رحمتگر

قل أعوذ برب الفلق .                           بگو پناه می برم  به آفریدگار سپیده دم.

من شر ما خلق.                                 از شر هر آنچه آفریده

و من شر غاسق إذا وقب.                    و از شر تاریکی چون فراگیرد.

و من شر النفثت فی العقد.                  و از شر دمندگان در گره ها.

و من شر حاسد إذا حسد.                    و از شر هر حسود، آن گاه که حسد ورزد.

***************************

بر خلاف سوره الناس در این سوره از شر تمام مخلوقات به یک صفت الله یعنی (رب الفلق) پناه برده شده است. و از میان تمام مخلوقات چند مورد را به عنوان سرآمد یاد کرده است. تاریکی هاــ دمندگان در گره هاـ  حسود هنگام حسادت ورزیدن. زیرا این دشمنان ظاهر و آشکار هستند و می توان از آنها پرهیز نمود.

لذا خطر وسوسه که دشمن درونی است و نمی توان او  را دید بسی خطرناک تر از دشمن ظاهری است.

و این دشمن در درون هر انسان موجود است. و بر هر مسلمان واجب است سپری در مقابل دشمنش بر دارد. و سپر مقابله با این دشمن همان سه صفت الله متعال درسوره ی الناس است. و در مقابل دشمنان ظاهری یک سپر و آن هم رب الفلق موجود است که با برگرفتن این سپر و هشیاری و بیداری خودمان، بر دشمن درون و بیرون فایق خواهیم آمد. البته با کمک الله متعال .