ما مسلمانیم

با علم و آگاهی اسلام را برگزینیم

ما مسلمانیم

با علم و آگاهی اسلام را برگزینیم

چرا؟ تا تمام عمر فساد کنند

امروزه با گسترده شدن ایدها و افکار متفاوت هر انسان برای اقناع دیگران به ارائه ی دلیل می پردازد.

خیلی ها این دلایل را برای سپری کردن زندگی روزمره بیان می کنند. فقراء دلایل خاص و درد دلهای خاص خود را. شکم سیران و سبیل چربها هم دلائل خاص خویش را. علماء به تشریح دلایل خود می پردازند و جهلا هم بی کار نمی نشینند و بر موج دریا مسکن می سازنند. حال بسیاری از انسانها منصفند و معتقدند باید برای کارهایشان حساب پس دهند. ولی بعضی ها هم معتقدند نه بابا مخ ما را کار نگیرید. هر کاری دوست داری بکن کی به کیه!!!!! . میگن اسلام هم دست و پای ما را بسته. همش میگه این کار را بکن این کار را نکن.  میدانی چرا معترضند؟ چون خودشان جنگلی اند فکر می کنن دنیا هم جنگله!!!!!! یا به قول عامیانه ی خود ما دنیا کشکی کشکی است!!!! حالا چه کسی از پیش خدا اومده که بگه این خبرها راسته!!!.

تمام این بی قانونیها و قانون گریزیها برای پاسخ به شهوات و فساد است. 

 

         استعمار(استحمار)               خوشگذرانی          شکنجه(اسلام ستیزی       

 

  

                           فساد مالی            زیر پا کردن قرآن            رواج بی حجابی

             اعتیاد                  دیگر سیاهیهای دنیا   

یا به عبارت بعضی ها:  هدف وسیله را  توجیه  میکند.

ادامه را بخوان...

ادامه مطلب ...

شرح عقیده ی ماتریدی به طور خلاصه:

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته :  

 الف- استدلال بر وجود الله‌تعالی: 

ائمه و پیشوایان سلف برای اثبات وجود خالق از روش قرآن استدلال کرده‌اند و از ادله‌ی متکلمان معاصرشان و راه و روش آنان خودشان را بی‌نیاز دانسته‌اند، آنان برای اثبات وجود خالق از فطرت سالمی که بطور طبیعی به وجود خالق معترف است استدلال کرده‌اند و حتی اگر فطرت با عوامل بیرون دچار انحراف شود با تذکر، آموزش و إرشاد دوباره اصلاح می‌شود و به همین دلیل مهّم‌ترین وظیفه‌ی پیامبران و دعوتگران، 

 

 

 ترجمه شده توسط: حامد فیروزی

ادامه مطلب ...

أوصاف قرآن کریم

الله تبارک و تعالی کتاب لا یتغیر خود را به اوصاف  

زیادی معرفی می کند: 

 

 

            1- نور: (یَا أیُّها النَّاسُ قَد جاءکُم بُرهانٌ مِن ربِّکم و أنزلنَا إلیکُم نُوراً مُبیناً). نساء:174.  

 

 ۵،۴،۳،۲، - موعظة، شفاء، هدی و رحمة: ( یا أیها الناسُ و قد جاءکم مَوعِظَةٌ مِن ربِّکم و شِفاءٌ لِمَا فِی الصُّدور و هُدًی و رحمةٌ للمؤمنین). یونس:75.   

 6- مبارک: (و هذا کِتابٌ أنزَلنَاهُ مُبارکٌ مُصدقُ الَّذی بَینَ یَدیهِ). انعام:92.   

 7- مبین: ( جَاءَ مِن الله نُورٌ و کتابٌ مُبینٌ). مائده:15.   

 8- بشری: ( مُصدِّقاً لِمَا بَینَ یَدیهِ و هُدًی و بُشری للمؤمنین). بقره:97.   

 ۹- عزیز: ( إنَّ الذین کَفروا بِالذِّکرِ لَمَّا جائَهُم و إنَّه لَکتبٌ عَزیزٌ). فصلت:41.   

 ۱0- مجید: ( بَل هُو قُرآنٌ مَّجیدٌ). بروج:21.   

 11و 12- بشیر و نذیر : ( بَشیراً و نَذیراً). فصلت:4،3).

قرآن یعنی چه؟

  

تو قرآن پاکم کلام خدایی                تو پاکی و حقی ز اوهام جدایی

تو را هر که خواند و به اجرا گذاشت         به جنت یقیناً خدایش گذاشت

"ولی"عهد کرده تو را در عمل           خدا دور کنادش ز مکر و دغل   

میان تمام اسامی و یا صفات این کتاب آسمانی، نام «قرآن» بیشتر از نامهای دیگر آن رواج دارد. و امروزه در سرار گیتی این نام برای کتاب الله شناخنه تر است. به همین دلیل این نام را بیش از اسامی دیگر در قرآن مجید و احادیث وجود دارد. این نام را نه رسول الله صلی الله علیه و سلم و نه یاران با وفایش بر این کتاب نهاده اند. بلکه الله متعال آن را برای گفتار بی بدیلش برگزید. در سوره بروج می خوانیم:

بَل هُوَ قُرآنٌ مَجیدٌ فِی لَوحٍ مَّحفُوظٍ.(۲۱ و ۲۲). بلکه این قرآن بزرگواری است.(و) در لوح محفظ است. و همچنین در سوره قیامت آیه ی ۱۷ و ۱۸ - اعراف:۲۰۴ - نیز این نام صراحتاً یاد شده است.

قرآن مصدر است و از لغت قرأ به معنای خواند گرفته شده است. 

و در تعریف: به کلام الله متعال که بر رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نازل شده و تلاوت آن عبادت می باشد و به صورت متواتر نسل به نسل  به ما رسیده که با سوره ی فاتحه شروع شده و با سوره ی ناس پایان می یابد را، قرآن گویند. 

  

اسمهای دیگر قرآن    

۱- الکتاب: (لَقَد أنزَلنَا إلَیکُم کِتاباً فیهِ ذِکرُکُم .... ألآیة). انبیاء:۱۰.  

 

۲- الفرقان: (تَبارک الَّذی نَزّلَ الفُرقانَ عَلی عَبدِه لِیکُونَ لِلعَالَمینَ نَذِیراً). فرقان:۱.  

۳- الذکر: (إنّا نَحنُ نَزّلنَا الذِّکرَ و إنَّا لَه لَحَافِظُونَ). حِجر:۹.  

۴- التنزیل:( و إنّه لَتَنزیلٌ رَبِّ العَالَمِینَ). شعراء:۱۹۲. 

 

پیامدهای ناگوار فراغ روحی

پوچی روحی پیامدهای زیر را در بر دارد

۱- دلباختگی و اعتیاد به مشروبات الکلی

۲- بیماریهای عصبی و عقلی

۳- اعتیاد به مواد مخدر

۴- ناپیوستگی و عدم تعهد به دین

۵- جنایات

۶- عطش و نهایتاً دیوانگی جنسی و بیماریهای آن

۷- خودکشی

برای مثال برخی از آمار و ارقام پیامد های شگفت انگیز و گیج کننده ی تمدن غرب را می آوریم:

هر سال در آمریکا ۱/۴۲ میلیون نفر به باده نوشی روی می آورند و معتاد مواد الکلی میشوند. 

در سال ۱۹۷۵م، ۱۹٪ از مردم آمریکا به مواد مخدر روی می آوردند که این رقم در سال ۱۹۷۸م، یعنی سه سال بعد به ۴۹٪ از مردم آمریکا رسید.

تعداد بیماران عقلی در بیمارستانهای ایالات متحده ۷۵۰ هزار نفر بیمار می باشد که ۵۵٪ از تمام خانواده ها را در بر می گیرد.

نیروهای مسلح آمریکا در جنگ جهانی دوم ۴۳٪ از مجموع ۹۸۰ هزار نفر را به سبب اضطراب و بیماریهای عقلی و روانی معاف نمود. همچنین کسانی که در آزمودن خدمت نظامی رد شدند، ۸۶۰ هزار نفر بودند.

ادامه دارد..

اصطلاحات علم حدیث(۲)

**تذکر** احادیث یا با تعداد سندهایی به ما می رسند که قابل شمارش نیست، که در این صورت به آن  متواتر گویند. یا اینکه اسناد آن قابل شمارش است، که از آن به اسم حدیث آحاد نام برده می شود.

تعریف حدیث متواتر: پی در پی بودن را در لغت، متواتر گویند. اما در تعریف، به حدیثی که راویان بی شماری آن را روایت نمایند به طوری که امکان نداشته باشد گروه انبوهی در جایی جمع شده و چنین دروغی را بیان دارند. 

شرایط حدیث متواتر:  

1.  راویان آن از 10 نفر کمتر نباشد.

2.  این 10 نفر در هر طبقه ی حدیث یافت شوند.

3. امکان نداشته باشد دروغ بگویند.

4. حدیثشان در هنگام روایت یا تدریس، حسی و نقلی باشد نه عقلی. مانند سمعنا(شنیدیم)، رأینا(دیدیم) و یا لَمَسنا(لمس کردیم). 

حکم حدیث متواتر: دانش قطی و یقینی را به ما می رساند. و انکار کننده آن کافر است و عمل به 

آن واجب است. 

ادامه مطلب ...

آیه ی۳ سوره ی فاتحه

الرَّحْمنِ الرَّحِیمِبسیار رحمتگرِ بسیار مهربان.

چنانکه قبلا هم ذکر نمودم، انسان بعد از شنیدن اوصاف ذات قدرتمندی به نام الله که بر تمام موجودات آسمانها و زمین تسلّط کامل دارد و روزی دهنده و مدبر همه ی کائنات است، خواسته یا ناخواسته دچار اضطراب و نگرانی شده و فکر می کند که با کوچکترین سرپیچی و بی خبری از خداوند،گرقتار عذاب می شود. در حالی که پروردگار عالمیان مانند انسانها حس انتقام جویی زود رس و فوری ندارد. بارها و بارها بر گناهان قلم عفو می کشد. لذا بعد از معرفی خویش می فرماید، بسیار رحمتگر و بسیار مهربان است. و در قرآن آیات زیادی را بیان داشته که دلالت بر رحم و بخشندگی می کند. و رحمت وی تنها منحصر در انسانها نیست. زیرا او بر تمام مخلوقات از درشت ترین تا ریز ترین آنان رحمت دارد. چنانکه می فرماید: 

 

وَرَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ. اعراف. و رحمتم همه چیز را فرا گرفته است(157).  

و نیز آیه: رَبَّنَا وَسِعْتَ کُلَّ شَیْءٍ رَّحْمَةً وَعِلْماً. پروردگارا رحمت و دانش [تو بر] هر چیز احاطه دارد(7). 

 و در حدیث آمده: أَنَّ أَبَا هُرَیْرَةَ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ جَعَلَ اللَّهُ الرَّحْمَةَ مِائَةَ

 جُزْءٍ فَأَمْسَکَ عِنْدَهُ تِسْعَةً وَتِسْعِینَ جُزْءًا وَأَنْزَلَ فِی الْأَرْضِ جُزْءًا وَاحِدًا فَمِنْ ذَلِکَ الْجُزْءِ یَتَرَاحَمُ الْخَلْقُ حَتَّى

 تَرْفَعَ الْفَرَسُ حَافِرَهَا عَنْ وَلَدِهَا خَشْیَةَ أَنْ تُصِیبَهُ . بخاری. کتاب الأدب. باب، جعل الله الرحمة مائة جزء.

ابو هریره می گوید: از رسول الله صلی الله علیه و سلم شنیدم که می فرماید: خداوند رحمت و مهربانی را صد قسمت گردانده است. 99 جزء را نزد خویش نگه داشته و یک جزء را به زمین فرستاده است. پس به خاطر همین یک جزء است که مخلوقات به یکدیگر ترحم می کنند. تا جائیکه اسب سُمش را از روی بچه اش بلند می کند که مبادا به او آسیبی برسد. وکلمه رحمن در دنیا بر تمام مخلوقات اعم از مسلمان و کافر و دیگر مخلوقات دلالت دارد، وعلاوه بر این در قیامت هم شامل مؤمنان می گردد. بنا به دلیل آیاتی که در پاراگرافها ی قبل بیان داشتم. اما رحیم بر بندگان مؤمن در قیامت دلالت دارد. چنانکه الله متعال می فرماید: وَکَانَ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیمًا. احزاب. و به مؤمنان همواره مهربان است (43).

*و نکته مهم این آیه این است که خداوند دو اسم از اسمها و صفات خویش را نام برد، تا در آیه ی سوم هم توحید اسماء و صفات را ثابت نماید.

این هم توبه ی من !!!!(شعر)

 

کَرَم مَرغزار زیبای حیات است                                     ولی افسوس که در مردم کرم نیست

حرم من حیث معنا جای پاکی است                           ولی هیچ کس به پاکی در حرم نیست

خداوندا "ولی" مجنون کویَت                                            بهل دنیا که گویا در برم نیست

  امید و ترس و اُنس و هستی من                                     فقط از تو دگر کس لاجرم نیست                   به جز تقدیم سر در بارگاهت                                           بدان هیچ آرزویی در سرم نیست

پریدن در هوای دوستی توست                                       برای حُب کَس بال و پرم نیست

همه آدم پرستند نزد مخلوق                                       به جز قرآن و سنت رهبرم نیست

تو گفتی توبه نزدم خوش قبول است                            بدان جز توبه چیزی در برم نیست

شهان را پَرّ قدرت در دو سو است                                 تو دانی جز عقیده شهپرم نیست

شهان را تاج باشد لیک دروغین                                        به جز الله من تاج سرم نیست 

                                                    

                                         

یکی گفته بود .....(شعر)

آن کس که تو را شناخت جان را چه کند؟                فرزند و عیال و خانمان را چه کند؟ 

 دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی                      دیوانه ی تو هر دو جهان را چه کند؟ 

   من می گم                                                                                          

آن کس که تو را شناخت جان را بدهد                             فرزند و عیال و خانمان را بدهد

هشیار کنی هر دو جانش بخشی                                هشیارِ تُو باز، هر دو جهان را بدهد

چون او فقط تو را خواهد و بس                                   پس خوب بدان هر چه بخواهی بدهد. 

 

صدایم را می شنوی پس.....

 islamic

بار الها:

تو کلامم را می شنوی، و جایگاهم را می بینی، و آشکار و پنهانم را می دانی، هیچ کارم بر تو پوشیده نمی ماند، منم فقیر بیچاره ی فریاد خواهِ پناهنده ی ترسو. اقرار کننده ی به گناهانم. بسان مسکینان از تو می طلبم، و همانند گناهکار ذلیل و خوار، آه و ناله می کنم، و مثل ترسویی کور تو را می خوانم، منم آنکسی که گردنش را برایت پایین انداخت، و اشک چشمانش برایت جاری است، و جسمش برای تو لاغر گشته، و بینی اش را برای تو به خاک می مالد.

معبودا:

مرا در طلب نمودن خود بدبخت و بیچاره مگردان. با من مهربان و رحمتگر و رؤوف باش. ای بهترینِ مسئولان، و ای بهترین دهندگان.