اجرای حدود شرعی چرا؟!!!!! (1)

و چون آدم علیه السلام در آسمان از آفریدگار پاکش نافرمانی نمود و الله متعال او را بر زمین فرود آورد، به آدم گفت: قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِیعًا بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُم مِّنِّی هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَایَ فَلَا یَضِلُّ وَلَا یَشْقَى ﴿123﴾وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى ﴿124﴾

فرمود همگى از آن [مقام] فرود آیید در حالى که بعضى از شما دشمن بعضى دیگر است پس اگر براى شما از جانب من رهنمودى رسد هر کس از هدایتم پیروى کند نه گمراه مى‏شود و نه تیره ‏بخت (123) و هر کس از یاد من دل بگرداند در حقیقت زندگى تنگ [و سختى] خواهد داشت و روز رستاخیز او را نابینا محشور مى‏کنیم (124).

این آیه شرح شریعت ( قانون) خداوند برای آدم  و پیامبران بعد از ایشان است، که این قانون، تنها پایگاه در مقابل گمراهی دنیا و تیره بختی آخرت است. پس شریعت خداوند متعال تنها به دعوت پیامبران در بر پایی عبادتهای فرض، منحصر نمی گردد؛ بلکه سایر جهات زندگی بشر اعم از ازدواج ، طلاق، میراث و معاملات مالی را نیز شامل می شود. بلکه هر آنچه که انسان در بر پایی یک زندگی سالم و پاک در زمین بدان نیازمند است را نیز، در بر می گیرد.  اما شیطان که دشمنی با آدم و فرزندان وی را بر خود لازم گرفته است، می تواند گروه زیادی از بنی آدم را از راه آفریدگارشان منحرف نموده و به سوی شریعتهای خود ساخته ی دیگر سوق دهد. که نتیجه آن پیدایش شر و فساد و ظلم در زمین می باشد.

حال اگر بشریت در ادوار گذشته صاحب تجارب کافی جهت موازنه و تقارن بین نتایج شریعت خداوند و شریعتهای شیطان نبوده است، لیکن درعصر ما، در گذر تاریخ،  صاحب میراث و اندوخته ی اسلامی و جاهلیتهای مختلفِ بس بزرگی است. و می تواند شاهد باشد که تا چه اندازه بین اجرای شریعت خداوند که دستاورد آن نور و عدالت و اصلاح است و بین شریعتهای شیطان که مروج فساد و ظلم به تمام صورتها و اشکال است، فرقی بسیارعمیق یافته می شود. 

 ادامه دارد...                                                                 ابوهانی

پر واضح است شریعت اسلام که بر محمد صلی الله علیه وسلم نازل گردیده، کاملترین شریعت خداوند است. الله متعال در این شریعت تمام بارها، پابندها و محدودیتهایی که بر امتهای گذشته بوده را برداشته است. ودراین شریعت اصلاً و ابداً هیچ سختی و فشار و گناهی را بر ما روا نداشته است. چنانکه می فرماید: وَمَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ... ألآیة. و در دین بر شما سختى قرار نداده است. حج|78. و قطعاً خدوند آن را کامل و بدون نقص فرستاده تا تمام شئون زندگی ما را دربر گیرد. در نتیجه بعد از این شریعت به هیچ برنامه دیگری نیاز نیست و لازم  نیست که بر آن چیزی افزوده شود. الله چنین می فرماید: الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینًا ...ألآیة. امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت‏ خود را بر شما تمام گردانیدم و اسلام را براى شما [به عنوان] آیینى برگزیدم. مائده ــ3. و یا این آیه: وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِّکُلِّ شَیْءٍ... ألآیة. و این کتاب را که روشنگر هر چیزى است، بر تو نازل کردیم. نحل ـــ89.

برکتهای شریعت

بدون شک برکات شریعت اسلامی قابل شمارش نیست. اولین برکت اینکه، خداوند خیر و نیکی دنیا را منوط و وابسته به اجرا و تطبیق قانونش گذاشته است. خداوند پاک در مورد اهل کتاب می گوید: وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُواْ التَّوْرَاةَ وَالإِنجِیلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَیهِم مِّن رَّبِّهِمْ لأکَلُواْ مِن فَوْقِهِمْ وَمِن تَحْتِ أَرْجُلِهِم ...ألآیة. اگر آنان به تورات و انجیل و آنچه از جانب پروردگارشان به سویشان نازل شده است عمل مى‏کردند قطعا از بالاى سرشان [برکات آسمانى] و از زیر پاهایشان [برکات زمینى] برخوردار مى‏شدند. مائده ـــ66.  گر چه مضمون این آیه یهود و نصارا را مورد خطاب قرار داده است، لیکن حکم آن ما را هم شامل می شود. دوباره الله متعال می فرماید: وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ وَلَکِن کَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا کَانُواْ یَکْسِبُونَ. و اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند قطعا برکاتى از آسمان و زمین برایشان مى‏گشودیم ولى تکذیب کردند پس به [کیفر] دستاوردشان [گریبان] آنان را گرفتیم.اعراف (96). لذا هرگز الله متعال پیامبری را نفرستاد مگر اینکه به قومش گوشزد کرد که تنها راه نزول رحمت الهی در دنیا، اطاعت خداوند است و بس. مثلاً نوح علیه السلام به قومش چنین گفت: فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کَانَ غَفَّارًا. یُرْسِلِ السَّمَاء عَلَیْکُم مِّدْرَارًا. وَیُمْدِدْکُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ وَیَجْعَل لَّکُمْ جَنَّاتٍ وَیَجْعَل لَّکُمْ أَنْهَارًا. و گفتم از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او همواره آمرزنده است (10) [تا] بر شما از آسمان باران پى در پى فرستد (11)  و شما را به اموال و پسران یارى کند و برایتان باغها قرار دهد و نهرها براى شما پدید آورد (12) نوح.

هود علیه السلام به مردم خویش گفت: وَیَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّمَاء عَلَیْکُم مِّدْرَارًا وَیَزِدْکُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِکُمْ وَلاَ تَتَوَلَّوْاْ مُجْرِمِینَ ﴿52﴾. و اى قوم من از پروردگارتان آمرزش بخواهید سپس به درگاه او توبه کنید [تا] از آسمان بر شما بارش فراوان فرستد و نیرویى بر نیروى شما بیفزاید و تبهکارانه روى بر مگردانید (52)هود. ودر شریعت محمد صلی الله علیه و سلم هم به این مطلب تشویق می کند. آنگاه که در ابتدای سوره هود چنین گفت: الَر کِتَابٌ أُحْکِمَتْ آیَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَکِیمٍ خَبِیرٍ. أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ اللّهَ إِنَّنِی لَکُم مِّنْهُ نَذِیرٌ وَبَشِیرٌ. وَأَنِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ یُمَتِّعْکُم مَّتَاعًا حَسَنًا إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى وَیُؤْتِ کُلَّ ذِی فَضْلٍ فَضْلَهُ وَإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنِّیَ أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ کَبِیرٍ. الف لام راء. کتابى است که آیات آن استحکام یافته سپس از جانب حکیمى آگاه به روشنى بیان شده است (1) که جز خدا را نپرستید به راستى من از جانب او براى شما هشداردهنده و بشارتگرم (2) و اینکه از پروردگارتان آمرزش بخواهید سپس به درگاه او توبه کنید [تا اینکه] شما را با بهره‏مندى نیکویى تا زمانى معین بهره‏مند سازد و به هر شایسته نعمتى از ک ر م خود عطا کند و اگر رویگردان شوید من از عذاب روزى بزرگ بر شما بیمناکم (3) هود. جای هیچ شکی نیست که مومنان وعده خداوند را تصدیق می کنند. و به طور قطع می دانند که خیر دنیا و آخرت در پیروی از قوانینی است که باعث رضایت الهی می شود. اما افرادی هستند که این وعده را دروغ پنداشته و معتقدند بین برپایی نماز و پرداخت زکات و روزه گرفتتن و بین بارش باران و زیاد شدن  زراعت و رونق تجاری هیچ ارتباط و پیوندی نیست. مثلاً نماز و روزه عامل تزکیه و تربیت درونی فرد است و نیز اشاره و توضیحی است برای روی آوری به احسان و نیکی و دوست داشتن خیر و احسان برای عموم مردم. لذا بدون شک کسی که مزین به این صفات باشد، صنعت و زراعتش رونق می یابد و در تجارتش خیانت نمی کند. واگر کارمند باشد رشوه را قبول نمی کند و مانع ضایع شدن اموال عمومی می شود. در نتیجه اگر عموم جامعه یا اکثریت قریب به اتفاق آن به این اصول و ارزشها پایبند باشند، چنین مجتمعی دارای ثروت و بازدهی فراوان است. و جای هیچ گونه تردید نیست که پرداخت زکات بزرگترین فایده را برای رشد اموال و پایان دادن به شورشها وانقلابها و کینه و عداوتها را در پی دارد. انقلابهایی که باعث رکود اقتصادی و تخریب و ویرانی کشور می گردد. فضیلت حج در این است که بین ملت های اسلامی پیوند و همبستگی بر قرار می نماید که قابل انکار نیست. و این دوستی و نزدیکی باعث مبادلات اقتصادی، تجاری، صنعتی و کشاورزی خواهد شد. تمام جوامع بشری در پی آنند تا با برگزاری کنفرانسهایی همانند حج بتوانند امتیازات و نظام طبقاتی بین بشر را بردارند که قادر به انجام آن کار نیستند. و تمام این ویژگیها و خصوصیات در روح عبادات نهفته است.

ولی شایان ذکر است که معاملات و تجارات در این راستا تأثیر گذاری بیشتری دارند. زیرا هدف اصلی معاملات ریشه کردن کردن ظلم  و بر پا کردن عدالت در زمین است. و بدون شک پیامد ستم و چپاولگری، تخریب و ویرانی است. و عدالت، رونق و شکوفایی و رشد اقتصادی را ارمغان دارد. حال که شریعت اسلامی یعنی گشایش اقتصادی و برکات و زیاد شدن خیرات، پس چرا نباید به مرحله اجرا درآید؟