ما مسلمانیم

با علم و آگاهی اسلام را برگزینیم

ما مسلمانیم

با علم و آگاهی اسلام را برگزینیم

اجرای حدود شرعی چرا؟!!!(6)

زندان کیفر شرعی نیست ولذا نباید آن را به اسم شریعت گذاشت.

این حکم تقریباً از احکام واضح و مشخص دینی است ولی در قرآن و سنت هرگز به عنوان یک مجازات و عقوبت محکم و قطعی که منسوخ نشده باشد، نیست. و آنچه در کتاب الله و سنت رسول الله صلی الله علیه و سلم آمده و و بعضی از مردم زندان را از آن اثبات می کنند، این نصوص است:

أ- سخن الله در مورد زنان زنا کار: (وَاللاَّتِی یَأْتِینَ الْفَاحِشَةَ مِن نِّسَآئِکُمْ فَاسْتَشْهِدُواْ عَلَیْهِنَّ أَرْبَعةً مِّنکُمْ فَإِن شَهِدُواْ فَأَمْسِکُوهُنَّ فِی الْبُیُوتِ حَتَّىَ یَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ یَجْعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبِیلاً). و از زنان شما کسانى که مرتکب زنا مى‏شوند چهار تن از میان خود [مسلمانان] بر آنان گواه گیرید پس اگر شهادت دادند آنان [=زنان] را در خانه‏ها نگاه دارید تا مرگشان فرا رسد یا خدا راهى براى آنان قرار دهد. نساء (15).

در اینجا الله سبحانه و تعالی دستور داده تا زن زنا کار در خانه نگاه داشته شود تا بمیرد، یا اینکه خداوند در موردشان قضاوتی دیگر نماید. و الله چنین کرد و حکم زندان نمودن زنان را منسوخ نمود و حکم شلاق زدن را صادر فرمود البته اگر زن مجرد باشد. چنانکه می فرماید: (الزَّانِیَةُ وَالزَّانِی فَاجْلِدُوا کُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِئَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْکُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِی دِینِ اللَّهِ إِن کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَلْیَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِینَ). به هر زن زناکار و مرد زناکارى صد تازیانه بزنید و اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید در [کار] دین خدا نسبت به آن دو دلسوزى نکنید و باید گروهى از مؤمنان در کیفر آن دو حضور یابند. نور (2). اما در مورد مرد و زن متأهل الله و رسولش حکم سنگسار را صادر فرموده اند. رسول الله صلی الله علیه و سلم شلاق زدن و سنگسار را همان راهی میداند که الله تعالی در آیه 15 سورن نساء به آن اشاره نمود. چنانکه در احادیث صحیح حکم رجم یا سنگسار به اثبات رسیده است. آنچه از این نصوص فهمیده می شود این است که زندان نمودن در خانه ها به وسیله آیه سوره نور و حدیث صحیح منسوخ شده است. تازه زندانی شدن در خانه ها که منسوخ هم شده با زندانهای متداول امروزی همگون و یکسان نیست. در این مورد تفصیل بیشتری بیان خواهد شد.

ب- اما دلیل دوم تبعید کردن است که در آیه 33 سوره مائده در شأن مفسدین فی الأرض آمده: و بعضی ها از آن زندان را به عنوان یک کیفر شرعی استنباط نموده اند. (إِنَّمَا جَزَاء الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الأَرْضِ فَسَادًا أَن یُقَتَّلُواْ أَوْ یُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ یُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیَا وَلَهُمْ فِی الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ. سزاى کسانى که با [دوستداران] خدا و پیامبر او مى‏جنگند و در زمین به فساد مى‏کوشند جز این نیست که کشته شوند یا بر دار آویخته گردند یا دست و پایشان در خلاف جهت‏یکدیگر بریده شود یا از آن سرزمین تبعید گردند این رسوایى آنان در دنیاست و در آخرت عذابى بزرگ خواهند داشت.  

در اینجا الله منان تبعید نمودن را یک کیفر شرعی قرار داده است. و نیز در حدیث عباده بن صامت هم آمده که مجزات زناکارِ مجرد، یکصد ضربه شلاق و یکسال تبعید است. در اینجا تبعید مذکور یعنی دور نمودن شخص از صحنه ی جرم. ولی همانطور که قبلاً متذکر شدم بعضی ها از تبعید مذکور در آیه و حدیث، زندان را استنباط کرده اند؛ یا زندان را جایگزین آن دانسته اند. و این مقایسه ای بسیار نابرابر و دور از ذهن است. زیرا شخص تبعیدی در محل تبعید شده کاملاً به زندگی عادی خود می پردازد و آنجا فقط زیر نظر بوده و محدوده سکونتش مشخص است؛ چنانکه امروزه هم اصطلاح تبعید چنین تعریفی را داراست. اما زندان کیفری کاملاً متفاوت از این جریان است. بلکه جنایتی به تمام معنا است که انشاء الله این مسئله را بیان خواهم داشت.

ج- بعضی دیگر از مردم زندان را یک کیفر و مجزات شرعی می دانند. زیرا بعضی از خلفای راشدین زندان را دایر نموده و با این کیفر مجزات نموده اند.

جواب این است که هیچ یک از خلفای راشدین زندان را به عنوان حدّی از حدود شرعی مانند دزدی و سرقت و زنا و همانند آن که در شریعت اسلام برایشان حدی مشخص شده، به کار نگرفته اند. بلکه از زندان به عنوان حکم تعزیری برای جرمهایی استفاده شده که در اسلام برایش حدی تأیین نشده است. چنانکه عمر رضی الله عنه در مسئله نافرمانی زن و بد زبانی از زندان به عنوان کیفر استفاده نموده است؛ ولی این مجازات از یک یا چند روز اندک تجاوز نکرده است. در حقیقت این عمل خلیفه راشد نوعی بازداشت و تعزیر است نه یک کیفر شرعی. حتی کسانی که قائل به اباحت زندان هستند آن را یک سال بیشتر جایز نمی دانند. که مبادا این مجازات از حد شرعیِ تبعید تجاوز کند. به هر حال این عمل دلیل شرعی نیست که ما ملزم به قبول آن باشیم. بخصوص زمانیکه تمام شواهد دال بر این است که زندان نمودارترین مدرسه جرم و جنایت است و چنانکه گمان می کنند مدرسه اصلاح و تربیت و پاکسازی نسیت.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد