ما مسلمانیم

با علم و آگاهی اسلام را برگزینیم

ما مسلمانیم

با علم و آگاهی اسلام را برگزینیم

اجرای حدود شرعی چرا؟!!!! (2)

 از دیدگاه هر مؤمن و کافر خردمند به وضوح مشخص است که اجرای حدود که همان عقوبات شرعی نام دارد، از بزرگترین عوامل ازدیاد خیر و برکتهاست. بریدنِ دست دزد مساوی است با حفاظت از اموال مردم و بیرون آوردن ثروتها از مخفی گاهها و گاو صندوق ها و به کار گرفتن آن در تجارت و کشاورزی و صنعت. چون صاحبان سرمایه از عاقبت سرمایه خود در هراسند. و می گویند اگر از سرمایه ی تجّار حمایت  و محافظت شود، از مخفی گاه بیرون می آیند. ولی اگر بازار ظلم و دزدی داغ شد، تاجر یا مخفی خواهد شد و یا خواهد گریخت. کشتن قاتل باعث می شود تا دوباره چنین جرمی صورت نگیرد. جنایتی که باعث تخریب آبادیها و قطع ارتباط جوامع می شود. از جاری نمودن حد زنا همین بس که ریشه زنا کاران و صرف نمودن پولها در راه نا مشروع قطع می گردد. و راه پیدایش فرزندان زنا که آفت جوامع می باشد، بسته می شود. زیرا بچه ای که در این جامعه رشد می کند و نمی داند پدرش کیست، قلبش نسبت به محیط اطرافش مالامال از کینه خواهد شد و به دنبال فرصتی است که به ملت خود ظلم و ستم کند. لذا می بینیم عموم منحرفین و بزهکاران همین تیپ هستند.

 

حال اگر جامعه اسلامی با پاکی و دور از این معضلات رشد یافت، بدون تردید جامعه ای پر از خیر، برکت، رشد و ترقی خواهد بود. پس چرا انکار می کنی که بین اجرای شریعت پاک اسلامی و بین رشد مادی و سعادت دنیوی ارتباط مستقیمی وجود دارد؟ و هر چشمی آن را دیده و هر قلبی آن را درک می کند.  و چه راست گفت الله یکتا آنگاه که فرمود: مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ. هر کس از مرد یا زن کار شایسته کند و مؤمن باشد قطعا او را با زندگى پاکیزه‏اى حیات [حقیقى] بخشیم و مسلّماً به آنان بهتر از آنچه انجام مى‏دادند پاداش خواهیم داد (97)نحل.

و نیز پیامبر اسلام صلی الله و علیه و سلم می فرماید: إِقَامَةُ حَدٍّ مِنْ حُدُودِ اللَّهِ خَیْرٌ مِنْ مَطَرِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً فِی بِلَادِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ. بر پایی حدی از حدود خداوند بهتر از چهل شب(روز)  بارش باران در زمین خداوند عزوجل است.                             

نسائی و ابن ماجه. و شیخ آلبانی رحمه الله این حدیث را حسن دانسته اند.

هشدار و پرهیز از ترک اجرای حدود

مبادا کسی گمان نماید الله متعال شرعش را نازل نموده و ما را دراجرای آن مخیّر گذاشته است، که اگر خواستیم بدان عمل نمایییم و اگر نخواستیم رهایش کنیم. یا اگر به آن عمل نمودیم، به ما خیر و برکت می دهد و اگر ترکش کردیم ما را سرزنش نمی نکند! به عبارتی دیگر اجرای شریعت حکم مستحبات را ندارد. بلکه فرض و واجب است. نیز همان گونه که با عمل به شریعت و اجرای آن رستگاری دنیا و آخرت بدست می آید، با ترک و رها کردن آن خسارت و هلاکت و ویرانی دنیا و آخرت نیز واجب می گردد.       

اکنون دلایل شرعی و عقلی در این مورد را بررسی  می کنیم.

 دلایل شرعی

الله تبارک و تعالی در سوره نور به رسول اکرم صلی الله علیه و سلم در مورد اجرای حدود چنین دستور می فرماید: سُورَةٌ أَنزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنزَلْنَا فِیهَا آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ لَّعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ. [این] سوره‏اى است که آن را نازل و آن را فرض گردانیدیم و در آن آیاتى روشن فرو فرستادیم باشد که شما پند پذیرید (1).

این آیه ی ابتدایی سوره نور است که الله متعال در آن فرض بودن این سوره را بیان نموده است، که در برگیر حد زنا، تهمت و قوانین لعان می باشد. همچنین آداب اسلامی زیاد دیگری مانند: حجاب، اجازه گرفتن و پیروی از رسول الله صلی الله علیه وسلم را متذکر می شود. سوره مائده را نیز با این فرمایش می آغازد که: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ أُحِلَّتْ لَکُم بَهِیمَةُ الأَنْعَامِ إِلاَّ مَا یُتْلَى عَلَیْکُمْ غَیْرَ مُحِلِّی الصَّیْدِ وَأَنتُمْ حُرُمٌ إِنَّ اللّهَ یَحْکُمُ مَا یُرِیدُ. اى کسانى که ایمان آورده‏اید به قراردادها[ى خود] وفا کنید براى شما [گوشت] چارپایان حلال گردیده جز آنچه [حکمش] بر شما خوانده مى‏شود در حالى که نباید شکار را در حال احرام حلال بشمرید خدا هر چه بخواهد فرمان مى‏دهد (1).

این آیه ما را به وفا نمودن کامل و بی عیب و نقص هر آنچه با خدای متعال پیمان بستیم، دستور می دهد. در ادامه سوره الله منان عهد و پیمانها و حدود زیادی را متذکر می شود که می توان به این موارد اشاره نمود: تحریم انواع خوراکی ها، وجوب عدالت با دشمنان، وضو و تیمم، جنگ، قصاص و دزدی. بعد از ذکر تعدادی از عهد و پیمانها و حدود در اثنای این سوره چنین می فرماید: وَأَنزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْکِتَابِ وَمُهَیْمِنًا عَلَیْهِ فَاحْکُم بَیْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ عَمَّا جَاءکَ مِنَ الْحَقِّ... إلآیة. و ما این کتاب [=قرآن] را به حق به سوى تو فرو فرستادیم در حالى که تصدیق‏کننده کتابهاى پیشین و حاکم بر آنهاست پس میان آنان بر وفق آنچه خدا نازل کرده حکم کن(48). وَأَنِ احْکُم بَیْنَهُم بِمَآ أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن یَفْتِنُوکَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللّهُ إِلَیْکَ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَاعْلَمْ أَنَّمَا یُرِیدُ اللّهُ أَن یُصِیبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ کَثِیرًا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ. و میان آنان به موجب آنچه خدا نازل کرده داورى کن و از هواهایشان پیروى مکن و از آنان برحذر باش مبادا تو را در بخشى از آنچه خدا بر تو نازل کرده به فتنه دراندازند پس اگر پشت کردند بدان که خدا مى‏خواهد آنان را فقط به [سزاى] پاره‏اى از گناهانشان برساند و در حقیقت بسیارى از مردم نافرمانند (49). أَفَحُکْمَ الْجَاهِلِیَّةِ یَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ حُکْمًا لِّقَوْمٍ یُوقِنُونَ. آیا خواستار حکم جاهلیت‏اند و براى مردمى که یقین دارند داورى چه کسى از خدا بهتر است (50)

و بدین سان به فرستاده اش دستوری لازم و ضروری می دهد که بین مردم با قوانین نازل شده از جانب خداوند حکم کند. و نیز او را بر حذر می دارد که از قوانین این کتاب پا را فراتر گذارد. حال دستوری که به رسول صلی الله علیه و سلم صادر شده وجوباً دستور لازم الإجرا بر امتش نیز می باشد. و متقابلاً هشدار و انذار به ایشان، قوانین تحذیری بر امت وی است. خصوصاً بر متصدیان حکومت و کسانی که شئون زندگی مردم بر عهده آنان است.

در این سوره(مائده) خداوند متعال ما را هشدار می دهد مبادا آنچه بر یهودیان و نصاری به خاطر ترک دستورات تورات و انجیل نازل شد، بر ما هم روا داشته شود. و در قبال این عملکرد آنان، خداوند ایشان را کافر و فاسق خواند. چنانکه می فرماید: إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِیهَا هُدًى وَنُورٌ یَحْکُمُ بِهَا النَّبِیُّونَ الَّذِینَ أَسْلَمُواْ لِلَّذِینَ هَادُواْ وَالرَّبَّانِیُّونَ وَالأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُواْ مِن کِتَابِ اللّهِ وَکَانُواْ عَلَیْهِ شُهَدَاء فَلاَ تَخْشَوُاْ النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلاَ تَشْتَرُواْ بِآیَاتِی ثَمَنًا قَلِیلاً وَمَن لَّمْ یَحْکُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ. ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایى بود نازل کردیم پیامبرانى که تسلیم [فرمان خدا] بودند به موجب آن براى یهود داورى مى‏کردند و [همچنین] الهیون و دانشمندان به سبب آنچه از کتاب خدا به آنان سپرده شده و بر آن گواه بودند. پس از مردم نترسید و از من بترسید و آیات مرا به بهاى ناچیزى مفروشید و کسانى که به موجب آنچه خدا نازل کرده داورى نکرده‏اند آنان خود کافرانند (44).

پر واضح است که این حکم عام است. همانگونه که یهود با ترک کتابشان کافر شدند، این امت هم با ترک فرامین کتابشان کافر می گردند. در ادامه الله منان بیان می دارد که قصاص را بر یهود واجب گرداند. ولی آنان این حکم را هم زیر پا نمودند و در نتیجه مرتکب ظلم شدند و از دین خارج گشتند. بنا به این فرمایش الهی: وَکَتَبْنَا عَلَیْهِمْ فِیهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَیْنَ بِالْعَیْنِ وَالأَنفَ بِالأَنفِ وَالأُذُنَ بِالأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ کَفَّارَةٌ لَّهُ وَمَن لَّمْ یَحْکُم بِمَا أنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ. و در [تورات] بر آنان مقرر کردیم که جان در مقابل جان و چشم در برابر چشم و بینى در برابر بینى و گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان مى‏باشد و زخمها [نیز به همان ترتیب] قصاصى دارند و هر که از آن [قصاص]درگذرد پس آن کفاره [گناهان] او خواهد بود و کسانى که به موجب آنچه خدا نازل کرده داورى نکرده‏اند آنان خود ستمگرانند (45)مائده.

 الله سبحانه و تعالی حکم فسق و خروج از دین را در مورد نصاری و همنوعان آنان، کسانی که شریعت خود را رها کرده اند، صادر نموده است. آنجا که فرمود: وَقَفَّیْنَا عَلَى آثَارِهِم بِعَیسَى ابْنِ مَرْیَمَ مُصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَیْنَاهُ الإِنجِیلَ فِیهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِینَن. و عیسى پسر مریم را به دنبال آنان [=پیامبران دیگر] درآوردیم در حالى که تورات را که پیش از او بود تصدیق داشت و به او انجیل را عطا کردیم که در آن هدایت و نورى است و تصدیق‏کننده تورات قبل از آن است و براى پرهیزگاران رهنمود و اندرزى است (46). و اهل انجیل باید به آنچه خدا در آن نازل کرده داورى کنند و کسانى که به آنچه خدا نازل کرده حکم نکنند آنان خود نافرمانند (47).

  و به یقین علت لعنت شدن یهود و خشم الله متعال بر ایشان این بود که، آنان شریعت  نازل شده را رها کردند. چنانکه خداوند بزرگ می فرماید: لُعِنَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن بَنِی إِسْرَائِیلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ ذَلِکَ بِمَا عَصَوا وَّکَانُواْ یَعْتَدُونَ. از میان فرزندان اسرائیل آنان که کفر ورزیدند به زبان داوود و عیسى بن مریم مورد لعنت قرار گرفتند این [کیفر] به خاطر آن بود که عصیان ورزیده و [از فرمان خدا] تجاوز مى‏کردند (78). کَانُواْ لاَ یَتَنَاهَوْنَ عَن مُّنکَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا کَانُواْ یَفْعَلُونَ. [و] از کار زشتى که آن را مرتکب مى‏شدند یکدیگر را بازنمى‏داشتند راستى چه بد بود آنچه مى‏کردند (79).

جای تردید نیست که بزرگترین انکار و رد و نهی کردن ازبزهکاری، اجرای حدود است. و بر پایی حدود همان جلوگیری و بازداشتن، از ارتکاب معاصی و ظلم در زمین است.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد